بسیاری از افرادی که در دنیای معاملهگری فعالیت میکنند، با اصطلاح «لیکویید شدن» به دفعات برخورد داشتهاند و بسیاری نیز در معاملات خود لیکویید شدن را تجربه کردهاند. لیکویید شدن، به معنای استفاده نکردن از حد ضرر و در نتیجه، متضرر شدن در یک معامله یا معاملات متوالی و از بین رفتن حساب معاملاتی و صفر شدن موجودی حساب است. تعریف فوق از لیکویید شدن، یک اصطلاح در میان معاملهگران است؛ برای درک بهتر این اصطلاح، قصد داریم در این مقاله از معنای ظاهری این عبارت گذر کنیم و در بازارهای مالی، مفهوم پایهایتری را شرح دهیم.
نقدینگی (liquidity) چیست؟
معامله گران حرفه ای همگی با واژه ی لیکوییدیتی (liquidity) آشنا هستند و در استراتژی معاملاتی خود در نمودار به این مفهوم توجه ویژه ای دارند، لیکوییدیتی به معنای نقدینگی می باشد و در مباحث تکنیکال در بسیاری از استراتژی های معاملاتی مورد استفاده قرار می گیرد، شاید در نگاه اول و زبان عامیانه نقدینگی واژه ای آشنا باشد منتها در مورد بازارهای مالی و در چارت قیمتی نقدینگی یک مفهوم ویژه است که در این قسمت به این تعریف می پردازیم.
بهتر است ابتدا مقاله “چه عواملی باعث حرکت در بازار می شوند” را مطالعه کنید. در این مقاله نواحی تعادل را تعریف کرده ایم، در حالت خلاصه نواحی تعادل به مناطقی گفته می شود که قیمت با نوسان در یک رنج قیمتی، مدت زمانی را در این ناحیه سپری کند. زمانی که در یک ناحیه نوسان قیمتی اتفاق می افتد می گوییم بازار رنج شده است، یعنی یک کف و یک سقف تشکیل شده و قیمت در این بازه بالا و پایین حرکت می کند و معامله گران در کف خریدار هستند و در سقف فروشنده.
فرض کنید که جهت حرکت اصلی قیمت به سمت بالا باشد و سقف یاد شده شکسته شود. در این حالت، وقتی که قیمت از ناحیه تعادل به سمت بالا حرکت خود را شروع کند، معاملهگرانی که در این ناحیه خریدار بودند، همراه با حرکت صعودی قیمت، سود خواهند کرد. حرکت اصلی در مارکت، توسط بازیگران اصلی بازار (والها، مؤسسهها، بانکها و…) ایجاد میشود و طبیعتاً هدف این سازمانها و افراد، کسب سود از بازار است و همواره تلاش میکنند که مانع از همراه شدن سایر معاملهگران با حرکتی که در صدد انجام است، شوند.
زمانی که قیمت در یک ناحیه تعادل است و حرکت احتمالی آینده صعودی میباشد، در زیر ناحیه تعادل، حد ضرر بسیاری از معاملهگرانی که آماده حرکت صعودی هستند قرار دارد و اگر سازمانها و مؤسسات بتوانند قبل از شروع حرکت باعث بسته شدن معاملات این افراد شوند، معاملهگران کمتری همسو با آنها از بازار سود کسب خواهند کرد، زمانی که این فرایند توسط سازمانها انجام شود، یک حرکت سریع از ناحیه تعادل به سمت پایین با یک یا چند کندل اتفاق افتاده و قیمت سریعاً به ناحیه تعادل بازمیگردد. این فرایند در تحلیل تکنیکال، با واژههایی مانند (spring, shadow, doji candle, fake out) تعریف میشود.
بهطور خلاصه، بازیگران اصلی بازار با فعال کردن حد ضرر سایر معاملهگران، مانع از همسو شدن معاملهگران خُرد با حرکت درصدد وقوع میشوند و همزمان با بسته شدن موقعیت معاملاتی افراد سفارشهای سازمانها نیز به صورت کامل پر میشود . به این پروسه، گرفتن نقدینگی (liquidity grab) گفته میشود. نقدینگی زمانی به وجود میآید که قیمت مدتی در یک ناحیه رنج شود؛ به بالای سقف و پایین کف این ناحیه ی رنج ، نقدینگی گفته میشود.
در معاملات اهرمدار، یک معاملهگر میتواند چندین برابر سرمایه خود، از پلتفرم معاملاتی وجه قرض کند و حجمهای بسیار بالاتری را خرید و فروش نماید؛ سازمانها و مؤسسات قبل از شروع حرکت مورد نظرشان، تمایل دارند این افراد را از دور خارج کنند و در نهایت، با ضرر کردن این افراد، پول یا همان نقدینگی از افراد متضرر وارد بازار میشود. در واقع، میتوان نقدینگیها را سوخت مورد نیاز برای حرکت احتمالی بازار، تعریف کرد.
تشخیص نواحی نقدینگی در چارت، به معاملهگران حرفهای کمک میکند تا بتوانند همسو با مؤسسات و سازمانها، سود کسب کنند. نقدینگی انواع مختلفی دارد؛ در بازار فارکس، سشنهای معاملاتی هریک میتوانند برای سشن (session) بعدی یک نقدینگی باشند؛ برای مثال، سقف یا کف سشن آسیا، میتواند برای سشن لندن یک نقدینگی باشد.
لیکویید شدن چه ارتباطی با نقدینگی دارد ؟
یک جمله معروف میگوید: «اگر نمیدانید نقدینگی کجاست، یعنی شما نقدینگی هستید!» زمانی که در بازار علیرغم تشخیص درست جهت حرکت، حد ضرر ما فعال شده و معامله ما با ضرر بسته میشود، به این معناست که ما نقدینگی بودهایم و سازمانها قبل از شروع حرکت، ما را از دور خارج کردهاند!
برخی معاملهگران زمانی که این حالت برای آنها بهصورت پیاپی تکرار میشود، تصمیم بر این میگیرند که برای معاملات خود حد ضرر مشخص نکنند تا توسط سازمانها از دور خارج نشوند و بتوانند سود کسب کنند؛ آنها از این نکته غافل هستند که ممکن است حرکت احتمالی درصد وقوع را کاملاً اشتباه حدس زده باشند.
افرادی که بدون حد ضرر وارد موقعیت معاملاتی میشوند، زمانی که قیمت برخلاف انتظارشان حرکت کند، با توجه به اهرم معاملاتیای که دارند، تا حد مشخصی میتوانند در معامله بمانند و در صورتی که ضرر آنها بیش از سرمایهای باشد که وارد معامله کردهاند، تمام پول خود را از دست داده و بهعبارتی، لیکویید میشوند.
چگونه می توان از لیکویید شدن جلوگیری کرد؟
در بازارهای معاملاتی هیچگونه قطعیتی وجود ندارد و مجموعهای از احتمالات باعث شکلگیری چارت قیمتی میشود که با نشانههایی برای معاملهگرانی که تجربه کافی را کسب کردهاند و توانستهاند استراتژی و ستاپ معاملاتی خود را بهگونهای تنظیم کنند که با مدیریت صحیح سرمایه، از نابود شدن حساب معاملاتی خود جلوگیری کنند، همراه است.
مدیریت صحیح سرمایه، شرط اصلی جلوگیری از لیکویید شدن است. مدیریت سرمایه بهتنهایی شاید مانع از صفر شدن حساب در یک معامله شود، منتها چنانچه استراتژی معاملاتی صحیحی به کار گرفته نشود، ممکن است با فعال شدن حد ضرر به دفعات، حساب معاملهگر در بلندمدت لیکویید شود؛ حتی ممکن است معاملهگران با تجربه که مدیریت سرمایه و استراتژی صحیحی دارند نیز به دلایل احساسی اشتباهاتی انجام دهند و لیکویید شدن را تجربه کنند.
به همین دلیل، لازمه تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای، در وهله اول فراگرفتن علم روانشناسی ترید یا همان سایکولوژی (روانشناسی) صحیح و سپس داشتن دیسیپلین و نظم برای اجرای صحیح ستاپ معاملاتی میباشد.