28 اسفند 1403

8 دقیقه

پیشرفته

روان‌شناسی چرخه‌های بازار ارزهای دیجیتال

یکی از مفاهیم اولیه روان‌شناسی چرخه‌های بازار در نقل‌قولی معروف از وارن بافت بازتاب یافته که می‌گوید: «بازار ابزاری است برای انتقال پول از افراد عجول به افراد صبور.» این جمله ساده به‌خوبی نشان می‌دهد که احساسات و روان‌شناسی، چه تأثیر عمیقی بر رفتار بازار دارند. در قلب این مفهوم، روان‌شناسی بازار قرار دارد؛ مفهومی کلیدی در اقتصاد رفتاری که بررسی می‌کند چگونه احساسات جمعی سرمایه‌گذاران، روند بازارهای مالی را شکل می‌دهد. اما چه عواملی خودِ روان‌شناسی بازار را شکل می‌دهند؟

علم عصب‌شناسی (نوروساینس) به ما می‌گوید که مغز ما هنگام تصمیم‌گیری‌های مالی، چندان منطقی عمل نمی‌کند. احساسات، سوگیری‌های شناختی و فرآیندهای روانی، ما را به سمت تصمیم‌هایی هدایت می‌کنند که ممکن است از آن‌ها آگاه نباشیم.

برای مثال، آمیگدالا که مسئول پردازش ترس است، در زمان رکود بازار باعث ایجاد واکنش‌های احساسی می‌شود و ما را به تصمیم‌گیری‌های عجولانه و هیجانی سوق می‌دهد. از طرف دیگر، قشر پیش‌پیشانی شکمی-میانی (Ventromedial Prefrontal Cortex) که مسئول ارزیابی پاداش‌هاست، در زمان رونق بازار می‌تواند باعث اعتمادبه‌نفس کاذب و خوش‌بینی بیش‌ازحد شود.

این واکنش‌های مغزی، هرچند برای بقای انسان ضروری هستند، اما در دنیای سرمایه‌گذاری، باعث می‌شوند به‌جای منطق، بر اساس غریزه تصمیم بگیریم.

چگونه روان‌شناسی، چرخه‌های بازار را هدایت می‌کند؟

روند صعودی

در بازار صعودی، خوش‌بینی در میان سرمایه‌گذاران گسترش پیدا می‌کند. افزایش قیمت‌ها باعث ایجاد هیجان می‌شود و طبق یافته‌های عصب‌شناسی، این روند سیستم پاداش مغز را فعال کرده و باعث ترشح انتقال‌دهنده عصبی دوپامین می‌شود.

یکی از پدیده‌های احساسی که این روند را تشدید می‌کند، ترس از جا ماندن (FOMO یا Fear of Missing Out) است. این ترس ریشه در مسیرهای پاداش اجتماعی مغز دارد، چرا که انسان ذاتاً به دنبال پذیرش در اجتماع است و از دست دادن فرصت‌ها را یک تهدید تلقی می‌کند.

رسانه‌های اجتماعی مانند X (توییتر) و ردیت می‌توانند این احساس را تشدید کنند. انتشار داستان‌هایی درباره سودهای هنگفت، سایر سرمایه‌گذاران را به خرید دارایی‌هایی ترغیب می‌کند که ممکن است ریسک‌های آن‌ها را به‌درستی درک نکرده باشند.

روان‌شناسی چرخه‌های بازار

روان‌شناسی چرخه‌های بازار

رمزارزهایی مانند دوج کوین (Dogecoin)، شیبا اینو (Shiba Inu)، و اخیراً میم‌کوین‌های TRUMP و MELANIA نمونه‌های بارز این پدیده هستند. ارزش این توکن‌ها، عمدتاً به دلیل هیجانات سفته‌بازانه و ترندها افزایش می‌یابد، نه ارزش ذاتی.

در این مرحله، چندین فرایند عصبی دست‌به‌دست هم می‌دهند تا خوش‌بینی بیش‌ازحد در بازار ایجاد شود. این خوش‌بینی گاهی تا حدی پیش می‌رود که منجر به حباب‌های مالی می‌شود؛ وضعیتی که در آن، قیمت دارایی‌ها به‌طور غیرمنطقی و فراتر از ارزش واقعی آن‌ها رشد می‌کند. اما این روند نمی‌تواند برای همیشه ادامه داشته باشد. وقتی حباب می‌ترکد، بازار وارد روندی نزولی می‌شود که احساسات منفی را در پی دارد.

روند نزولی

با آغاز روند نزولی، احساسات بازار از خوش‌بینی به انکار و ترس تغییر می‌کند. در این شرایط، آمیگدالای مغز که مسئول پردازش ترس است، فعال می‌شود و واکنش‌های غریزی مانند فروش هیجانی را تحریک می‌کند.

از منظر عصب‌شناسی، این ترس به دلیل سوگیری شناختی گریز از ضرر (Loss Aversion Bias) شدت می‌یابد. طبق این سوگیری، زیان‌های مالی از نظر احساسی بسیار دردناک‌تر از میزان رضایتی هستند که سودهای معادل آن ایجاد می‌کنند.

هرچه قیمت‌ها بیشتر سقوط کنند، ترس تبدیل به وحشت می‌شود و در نهایت به تسلیم شدن سرمایه‌گذاران (Capitulation) می‌انجامد. در این مرحله، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران، دارایی‌های خود را با ضررهای سنگین می‌فروشند تا از ضررهای بیشتر جلوگیری کنند. این رفتار در بازارهای نزولی به‌وضوح مشاهده شده است، مانند اصلاح‌های شدید بیت‌کوین در چرخه نزولی سال ۲۰۲۲.

اما این روند نزولی همیشگی نیست. بازار زمانی به ثبات می‌رسد که بدبینی به اوج خود برسد. در این نقطه، معمولاً فاز انباشت (Accumulation Phase) آغاز می‌شود، جایی که قیمت‌ها به‌صورت افقی نوسان می‌کنند و برخی سرمایه‌گذاران، به‌آرامی شروع به ورود مجدد به بازار می‌کنند. در این مرحله، احساس امید و خوش‌بینی کم‌کم در حال بازگشت است.

روان‌شناسی چرخه‌های بازار از منظر عصب‌شناسی

رفتار بازار و روندهای آن، نتیجه فرایندهای پیچیده‌ای در مغز انسان است. یکی از این فرآیندها مسیر پاداش (Reward Pathway) است که شامل چندین انتقال‌دهنده عصبی و ساختارهای مغزی می‌شود.

دوپامین، انتقال‌دهنده عصبی اصلی مرتبط با احساس پاداش و لذت است. هنگامی که فرد در معرض یک محرک پاداش‌دهنده قرار می‌گیرد، مغز با افزایش ترشح دوپامین واکنش نشان می‌دهد. این پدیده در بازارهای صعودی (Bull Markets) به‌وضوح دیده می‌شود؛ زمانی که سیستم دوپامینرژیک مغز به دلیل انتظار برای سودهای مالی فعال می‌شود و یک حلقه بازخورد مثبت ایجاد می‌کند.

مسیرهای دوپامین و تأثیر آن‌ها بر روان‌شناسی چرخه‌های بازار

دوپامین عمدتاً در دو بخش مغز تولید می‌شود:

  • ناحیه تگمنتال شکمی (Ventral Tegmental Area یا VTA)
  • ماده سیاه (Substantia Nigra)

دوپامین از این مناطق به بخش‌های مختلف مغز ارسال می‌شود و چندین مسیر عصبی را تشکیل می‌دهد. اما مسیری که بیشترین ارتباط را با روان‌شناسی چرخه‌های بازار دارد، مسیر مزولیمبیک (Mesolimbic Pathway) است.

این مسیر، ناحیه تگمنتال شکمی را به سیستم لیمبیک (که شامل آمیگدالا نیز می‌شود) متصل می‌کند و نقش اصلی در تجربه پاداش و لذت دارد.

در بازارهای صعودی، زمانی که افراد انتظار دارند سود کسب کنند، دوپامین در این مسیر آزاد می‌شود و باعث ایجاد انگیزه و حس رضایت می‌شود. این فرایند، سرمایه‌گذاران را به تصمیم‌گیری‌های ریسک‌پذیرتر و ادامه خرید دارایی‌ها ترغیب می‌کند.

نقش آمیگدالا در بازارهای نزولی

آمیگدالا، که وظیفه پردازش احساساتی مانند ترس و اضطراب را بر عهده دارد، در بازارهای نزولی (Bear Markets) همان نقشی را ایفا می‌کند که مسیرهای دوپامینرژیک در بازارهای صعودی دارند.

روان‌شناسی بازار از منظر عصب‌شناسی

روان‌شناسی بازار از منظر عصب‌شناسی

به‌طور کلی، پاسخ جنگ یا گریز (Fight-or-Flight Response) یک مکانیسم بقا است که انسان را در شرایط خطرناک آماده واکنش می‌کند. اما در دنیای مالی، این مکانیسم می‌تواند منجر به تصمیمات عجولانه شود، مانند فروش هیجانی (Panic Selling) که اغلب به زیان‌های مالی منجر می‌شود.

ترس و اضطرابی که در آمیگدالا پردازش می‌شود، روند تصمیم‌گیری را دچار اختلال کرده و باعث واکنش‌های غیرمنطقی می‌شود. در چنین شرایطی، برخی سرمایه‌گذاران دچار ناهماهنگی شناختی (Cognitive Dissonance) می‌شوند و با وجود سقوط بازار، همچنان در انکار باقی می‌مانند و به امید بازگشت قیمت‌ها، دارایی‌های خود را نمی‌فروشند.

ناهماهنگی شناختی زمانی رخ می‌دهد که باورهای سرمایه‌گذاران درباره بازار با واقعیت‌های موجود تضاد داشته باشد. این پدیده بیشتر به قشر پیش‌پیشانی مغز (Prefrontal Cortex) مرتبط است که وظیفه فرایندهای شناختی سطح بالا را بر عهده دارد، اما هم‌زمان، با سیستم لیمبیک (شامل آمیگدالا و هیپوکامپ) نیز در تعامل است.

نورون‌های آینه‌ای و تأثیر آن‌ها بر رفتار بازار

یکی دیگر از فرآیندهای عصبی که می‌تواند بر روان‌شناسی چرخه‌های بازار تأثیر بگذارد، نورون‌های آینه‌ای (Mirror Neurons) هستند.

این نورون‌ها در بخش‌های مختلفی از مغز از جمله:

  • قشر حرکتی پیش‌مکمل (Supplementary Motor Area)
  • لوب آهیانه‌ای (Parietal Lobe)
  • قشر پره‌موتور (Premotor Cortex)

یافت می‌شوند. ویژگی منحصربه‌فرد نورون‌های آینه‌ای این است که هم هنگام انجام یک عمل فعال می‌شوند و هم زمانی که فرد همان عمل را در شخص دیگری مشاهده می‌کند.

روان‌شناسی بازار از منظر عصب‌شناسی

روان‌شناسی بازار از منظر عصب‌شناسی

این مکانیزم در بازارهای مالی تأثیر بسزایی دارد، زیرا سرمایه‌گذاران رفتار دیگران را تقلید می‌کنند. زمانی که گروهی از سرمایه‌گذاران شروع به خرید یک دارایی می‌کنند، دیگران نیز بدون تحلیل دقیق، تحت تأثیر هیجان عمومی، از آن‌ها پیروی می‌کنند و در نتیجه حباب‌های مالی یا فروش‌های هیجانی شکل می‌گیرد.

نورون‌های آینه‌ای و تأثیر آن‌ها بر رفتار گله‌ای در بازار

به‌طور خلاصه، نورون‌های آینه‌ای به ما اجازه می‌دهند که احساسات و رفتارهای دیگران را به‌طور غیرمستقیم تجربه کنیم. این نورون‌ها در فرآیندهایی مانند همدلی و تأثیر اجتماعی نقش دارند. مشاهده موفقیت دیگر معامله‌گران می‌تواند باعث فعال شدن این نورون‌ها و ایجاد میل به تقلید شود. این پدیده در رفتار گله‌ای (Herd Instinct) بازارهای مالی بسیار تأثیرگذار است، زیرا افراد تحت تأثیر احساسات جمعی، بدون تحلیل مستقل، تصمیم‌گیری می‌کنند.

بررسی موردی: رشد ناگهانی میم‌کوین TRUMP و نقش روان‌شناسی چرخه‌های بازار

۱. رشد سریع و مسیرهای دوپامینرژیک

رشد انفجاری میم‌کوین TRUMP در زمان عرضه، به احتمال زیاد تحت تأثیر سیستم پاداش مغز بوده است. چندین عامل در این روند نقش داشته‌اند، از جمله:

  • ارتباط واضح با دونالد ترامپ، شخصیتی شناخته‌شده که با ثروت و قدرت اقتصادی مرتبط است.
  • پوشش گسترده رسانه‌ای، که توجه گسترده‌ای را به این رمزارز جلب کرد.

ترس از جا ماندن (FOMO) و احساس از دست دادن یک فرصت سودآور نیز یکی از محرک‌های اصلی رشد قیمت بود. این احساس مسیرهای دوپامینرژیک مغز را فعال کرد، زیرا معامله‌گران در انتظار پاداش مالی، دوپامین ترشح کردند و یک چرخه بازخوردی از هیجان و سفته‌بازی ایجاد شد.

این فاز معمولاً به مرحله اوج هیجان (Euphoria Stage) شناخته می‌شود، جایی که خوش‌بینی و هیجان بیش‌ازحد، رشد قیمتی را هدایت می‌کند.

۲. تأثیر رفتار گله‌ای و نورون‌های آینه‌ای

همان‌طور که پیش‌تر توضیح داده شد، نورون‌های آینه‌ای در شکل‌گیری رفتار گله‌ای و روان‌شناسی چرخه‌های بازار نقش کلیدی دارند. رشد سریع این میم‌کوین نمونه‌ای از این پدیده است. افراد، تحت تأثیر احساسات جمعی و موفقیت ظاهری دیگران، تصمیم‌های خود را بیشتر بر اساس احساسات و روند عمومی بازار می‌گیرند تا تحلیل‌های منطقی و مستقل.

در مورد میم‌کوین TRUMP، دو عامل اجتماعی این روند را تشدید کردند:

  • فرهنگ میم‌ها و رسانه‌های اجتماعی: محتوای ویروسی و هیجان ایجادشده در پلتفرم‌هایی مانند X (توییتر) و ردیت، باعث شد که معامله‌گران بیشتری به این موج بپیوندند. نورون‌های آینه‌ای احتمالاً باعث شدند که احساسات مثبت میان سرمایه‌گذاران تقویت شود.
  • حمایت هواداران و پایگاه سیاسی ترامپ: طرفداران سیاسی ترامپ و افرادی که از او حمایت می‌کنند، به‌عنوان یک گروه اجتماعی سازمان‌یافته، نقش مهمی در گسترش این رمزارز ایفا کردند. این حمایت باعث شد که احساسات مثبت بازار با سرعت بیشتری گسترش پیدا کند.

این بررسی نشان می‌دهد که چگونه نورون‌های آینه‌ای، رفتار گله‌ای را تقویت می‌کنند و چگونه عوامل اجتماعی مانند فرهنگ میم‌ها و حمایت‌های گروهی، می‌توانند روان‌شناسی چرخه‌های بازار را تغییر داده و قیمت یک دارایی را دست‌کاری کنند.

۳. نوسانات، فروش هیجانی و نقش آمیگدالا

پس از رشد اولیه، مانند اکثر میم‌کوین‌ها، TRUMP نیز دچار نوسانات شدید و افت‌های قیمتی چشمگیری شد. در این مرحله، بسیاری از معامله‌گران احساساتی مانند انکار، ترس و اضطراب را تجربه کردند.

ناهماهنگی شناختی (Cognitive Dissonance) باعث شد که برخی سرمایه‌گذاران با وجود افت قیمت، همچنان دارایی خود را نگه دارند. این افراد ممکن است به امید یک بازگشت سریع قیمت یا بر اساس اعتماد به یک شخصیت خاص، از فروش امتناع کنند. اما این تضاد بین واقعیت بازار و باورهای شخصی، می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی و در نهایت، زیان‌های مالی منجر شود.

بررسی روان‌شناسی خرید میم کوین ترامپ

بررسی روان‌شناسی خرید میم کوین ترامپ

در همین حال، آمیگدالا، که مسئول پردازش واکنش جنگ یا گریز (Fight-or-Flight Response) است، می‌تواند احساس ترس و اضطراب را تشدید کرده و معامله‌گران را به فروش هیجانی (Panic Selling) سوق دهد.

عرضه میم‌کوین رقیب MELANIA، احتمالاً این واکنش‌های احساسی را تقویت کرده و نشان می‌دهد که چگونه عوامل بیرونی می‌توانند احساسات سرمایه‌گذاران و در نتیجه، روند کلی بازار را به‌شدت تحت تأثیر قرار دهند.

دورنمای کلی

درک اصول روان‌شناختی نهفته در ورای چرخه‌های بازار، می‌تواند ابزار قدرتمندی برای سرمایه‌گذاران و معامله‌گران باشد. این دانش به شما کمک می‌کند الگوهای احساسی بازار را شناسایی کنید، دوره‌های شدید خوش‌بینی یا بدبینی را تشخیص دهید و تأثیر این احساسات را بر قیمت‌ها درک کنید.

آگاهی از فرآیندهای عصب‌شناختی که در پس این احساسات قرار دارند؛‌ مانند نقش مسیرهای دوپامینرژیک، ساختارهایی مانند آمیگدالا و عملکرد نورون‌های آینه‌ای، می‌تواند درک عمیق‌تری از روان‌شناسی چرخه‌های بازار به شما بدهد.

این آگاهی می‌تواند شانس شما را برای اجتناب از خطاهای روان‌شناختی رایج، مانند سوگیری‌های شناختی، FOMO، فروش هیجانی و ناهماهنگی شناختی افزایش دهد. در نهایت، شناخت رفتار بازار از دریچه علوم اعصاب، می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه‌تر و کاهش ریسک‌های غیرضروری کمک کند.

سلب مسئولیت:
تمامی تحلیل‌ها، مقالات و اطلاعات ارائه شده در وب‌سایت آریومکس صرفاً با هدف آموزش و اطلاع‌رسانی تهیه شده‌اند و نباید به‌ عنوان سیگنال خرید، فروش یا توصیه سرمایه‌گذاری تلقی شوند. بازار ارزهای دیجیتال دارای نوسانات بالا و ریسک‌های قابل‌ توجهی است و ممکن است باعث از دست رفتن بخشی یا تمام سرمایه شما شود. آریومکس هیچ‌گونه مسئولیتی در قبال تصمیمات سرمایه‌گذاری کاربران و زیان‌های احتمالی ناشی از آن‌ها ندارد. پیش از هرگونه سرمایه‌گذاری یا معامله، ضروری است تحقیقات شخصی دقیق انجام داده و در صورت نیاز، با مشاوران مالی متخصص مشورت کنید. استفاده از محتوای وب‌سایت آریومکس به معنای پذیرش مسئولیت کامل کاربر در قبال تصمیمات مالی و نتایج آن‌ها است.

منبع

academy.binance

افخمی

برچسب ها: