
لایههای بلاکچین; لایه 0، لایه 1 ،لایه 2 و لایه 3 در بلاکچین (Blockchain) به چه معنا هستند؟
کارمزد صفر در بازار تتر (USDT) آریومکس
ثبت نام و احراز هویت در آریومکسمعماری نامرئی وب۳: راهکارهای لایه ۲ و پایان پیچیدگی بلاکچین
مقدمه:
از یک بلاکچین واحد تا کهکشانی پیچیده
اکوسیستم بلاکچین به یک نقطه عطف رسیده است. آنچه زمانی ایدهای یکپارچه (Monolithic) بود، امروز به کهکشانی زنده و پیچیده از شبکهها تبدیل شده که هر کدام هدف، سرعت، و هزینه خاص خود را دارند. بحث دیگر بر سر این نیست که کدام زنجیره برتری خواهد یافت، بلکه تمرکز بر آیندهای از شبکههای درهمتنیده است که عمدتاً توسط راهکارهای لایه ۲ (L2) و پروتکلهای بینزنجیرهای (Cross-Chain) هدایت میشوند. سؤال حیاتی این است که چگونه میتوان این تغییر و تحول را بدون سردرگم کردن کاربران به انجام رساند.
ظهور لایه ۲: جهشی کوانتومی در مقیاسپذیری
راهکارهای لایه ۲ از یک ضرورت مطلق متولد شدند؛ پاسخی مستقیم به مشکلات مقیاسپذیری شبکههای اصلی مانند اتریوم. اتریوم با وجود امنیت و عدم تمرکز، توان عملیاتی محدودی (حدود ۱۵ تراکنش در ثانیه یا TPS) دارد که منجر به کارمزدهای بالا و زمان تأخیر طولانی میشود.
L2ها با اجرای دستهای تراکنشها خارج از زنجیره اصلی و سپس ارسال یک اثبات فشرده به شبکه لایه ۱ (L1)، این مشکل را حل میکنند.
کوین لی، مدیر ارشد کسب و کار Gate، اشاره میکند که اعداد خود گویای ماجرا هستند:
- Arbitrum حدود ۴,۰۰۰ تراکنش در ثانیه را با هزینه ۰.۱۰ تا ۰.۵۰ دلار پردازش میکند.
- Polygon zkEVM به ۲۰,۰۰۰ تراکنش در ثانیه با تنها ۰.۰۱ تا ۰.۱۰ دلار میرسد.
این ارقام، یک جهش کوانتومی را نسبت به ۱۵ TPS و کارمزدهای ۱۰ دلاری و بالاتر اتریوم نشان میدهند. این پیشرفتها، امکانپذیری اقتصادی را برای اپلیکیشنهایی مانند پلتفرمهای ترید با فرکانس بالا، شبکههای پرداخت جهانی، و بازیهای آنلاین عظیم فراهم کرده است.
گریفین آردن، رئیس بخش تحقیقات BloFin، L2ها را به پلتفرمهایی مانند پیپال یا وایز (Wise) در حوزه مالی سنتی تشبیه میکند. او توضیح میدهد که وجوه تنها هنگام واریز و برداشت با لایه ۱ تعامل دارند، در حالی که تراکنشها و برنامهها همگی در لایه ۲ انجام میشوند. این رویکرد، هزینههای تعامل را برای کاربران کاهش داده و برنامههای با عملکرد بالا مانند صرافیهای غیرمتمرکز (DEXs) بر اساس دفترچه سفارش را فعال میکند.
هزینهی مقیاسپذیری: جابجایی ترافیک با پیچیدگی
با این حال، این پیشرفتهای تکنولوژیک مجموعهای از چالشهای جدید را نیز به همراه آورده است. کوین لی تأیید میکند که این دستاوردها با مشکلات جدیدی همراه هستند: “تکهتکه شدن نقدینگی در سراسر زنجیرهها، پیچیدگی بیشتر برای توسعهدهندگان، و سردرگمی کاربران هنگام استفاده از پلها (Bridges) بین L1 و L2”.
در واقع، مشکل شلوغی شبکه با مشکلی جدید، یعنی تجربه کاربری عمیقاً تکهتکهشده، معاوضه شده است. در امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، کاربر ممکن است داراییهایی در اتریوم L1، Arbitrum، Optimism، و Polygon داشته باشد. برای جابجایی این وجوه، استفاده از یک پل ضروری است که میتواند کند، گران و از نظر فنی دلهرهآور باشد.
مونتی متزگر، مدیرعامل LCX، این معاوضه را اینگونه خلاصه میکند:
لایه ۲ها مسیر سریع اتریوم هستند، اما ما داریم شلوغی را با پیچیدگی معاوضه میکنیم. اکثر کاربران نمیخواهند درباره پلها و هزینههای گس یاد بگیرند.
معمای بینزنجیرهای: امنیت در برابر قابلیت همکاری
تکهتکه شدن، تجربه کاربری را به گلوگاه اصلی برای پذیرش انبوه تبدیل کرده است. اووین چن، مدیرعامل Trust Wallet، میگوید:
چالش واقعی تنها مقیاسگذاری شبکهها نیست، بلکه انتزاع آن تکهتکه شدن است. برای تحقق رؤیای وب۳، کاربران نباید نگران پیچیدگیهای زنجیرهای که روی آن هستند باشند؛ بلکه باید مطمئن باشند که تراکنش آنها سریع، امن و مقرون به صرفه است.
برای حل این مسئله، صنعت به سمت پروتکلهای بینزنجیرهای روی آورده است—بزرگراههای دیجیتالی که امکان جریان آزاد داراییها و دادهها را فراهم میکنند. اما این پلها میتوانند نقاط تکی خرابی نیز باشند. حملات بزرگی مانند حمله به پل Ronin (۶۲۵ میلیون دلار) و Wormhole (۳۲۵ میلیون دلار) یادآور آسیبپذیریهای ذاتی در طراحیهای اولیه پلها هستند.
کوین لی اشاره میکند که پروتکلهای پیشرو (مانند LayerZero، Wormhole، و IBC کاسموس) در حال گذر از مدلهای قدیمی “قفل و ضرب” (Lock-and-Mint) به روشهای پیشرفتهتر و امنتری مانند انتقال پیام و اعتبارسنجی سبک توسط کلاینت هستند. به عنوان مثال، پروتکل IBC کاسموس با مدل امنیتی end-to-end طراحی شده که در آن زنجیرهها میتوانند مستقیماً وضعیت یکدیگر را تأیید کنند. لی معتقد است که با وجود کاهش نقاط تکی خرابی، این راهحلها خطرات را به طور کامل از بین نمیبرند. کلید امنیت دراجماع چند امضایی، برداشتهای زمانبندی شده برای تشخیص تقلب، و صندوقهای بیمه نهفته است.
جف کو، تحلیلگر ارشد تحقیقاتی CoinEx، تأکید میکند که
چالش اصلی نه فنی، بلکه اطمینان از کارایی نقدینگی در سراسر اکوسیستم است. او پیشنهاد میکند که راهحل، توسعه پروتکلهای قابلیت همکاری بومی است که میتوانند استخرهای نقدینگی را به طور یکپارچه تجمیع کرده و حرکت آنی و امن داراییها را ممکن سازند.
مسیر پذیرش انبوه: زیرساخت نامرئی (Chain Abstraction)
این فشار برای قابلیت همکاری یکپارچه و امن، به گام منطقی بعدی در تکامل وب۳ اشاره دارد: “انتزاع زنجیره” (Chain Abstraction). این ایده محوری است که نشان میدهد فناوری زیرین باید ناپدید شود و تنها یک تجربه کاربری ساده و بصری باقی بماند.
مونتی متزگر از LCX یکی از حامیان قوی این دیدگاه است. او اعلام میکند: “آینده وب۳ چندزنجیرهای نیست، بلکه زنجیره-ناشناس (Chain-Agnostic) است.”. LCX با ایجاد یک “دروازه متمرکز” که پیچیدگی را انتزاع میکند و به کاربران “یک ورود، یک موجودی و یک تجربه” میدهد، این مشکل را حل میکند.
کوین لی نیز رویکرد Gate را بر اساس ایجاد “زیرساخت نامرئی” ترسیم میکند. دیدگاه آنها این است که جابجایی بین شبکههایی مانند اتریوم، آربیتروم، سولانا یا کاسموس باید “به آسانی استفاده از یک کارت پرداخت جهانی” باشد. این هدف از طریق رابط کاربری یکپارچه، پلسازی خودکار، و مسیریابی هوشمند برای یافتن بهترین سرعت و هزینه برای هر تراکنش حاصل میشود.
اووین چن از Trust Wallet این احساس را تکرار میکند و هدف نهایی را در ایجاد “اکوسیستمی منسجم که پیچیدگی زیربنایی را از کاربر نهایی پنهان میکند” میبیند. این یک تغییر قدرتمند از ذهنیت توسعهمحور به ذهنیت کاربرمحور است.
نتیجهگیری
دوره راهکارهای لایه ۲ و بینزنجیرهای تنها یک داستان پیشرفت تکنولوژیک نیست؛ بلکه داستان صنعتی است که با پیچیدگیهای خود دست و پنجه نرم میکند. دوران “غرب وحشی” اولیه و غیرمتمرکز، جای خود را به اکوسیستمی بالغتر میدهد که در آن ارائهدهندگان زیرساخت، صرافیها و کیفپولها بار سنگین پیچیدگی را بر دوش میکشند.
آنها در حال ساختن بزرگراههایی هستند که منظرهای تکهتکهشده و مختص متخصصان را به یک واقعیت بدون درز و قابل دسترس برای عموم تبدیل خواهند کرد. این انقلاب، “در پشت صحنه و به صورت خاموش” اتفاق خواهد افتاد. این “زیرساخت نامرئی” کلید گشودن پتانسیل واقعی وب۳ است، و آن را نه تنها قدرتمند، بلکه به آسانی برای همه قابل استفاده میسازد.
راهنمای برداشت ترون در آریومکس
برداشت ترون (TRX)لایههای بلاکچین و درک تفاوتهای بین آنها
فناوری بلاکچین از زمان ایجاد بیت کوین پیشرفتهای زیادی داشته که یکی از مهمترین آنها را میتوان به مفاهیم “لایه 0″، “لایه 1″،”لایه 2” و “لایه 3” را نام برد. این اصطلاحات به سطوح مختلف پشته Blockchain اشاره دارند و درک تفاوتهای بین آنها برای علاقهمندان به دنیای پیچیده فناوری Blockchain، بسیار مهم است. در ادامه، معنا و مفاهیم اصطلاحات فوق را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
بلاکچین (Blockchain) چیست؟
پیش از پرداختن به موضوع لایههای بلاکچین، بهتر است تعریفی اجمالی از بلاکچین داشته باشیم. طبق تعریف رسمی، بلاکچین یک دفتر کل دیجیتال و پایگاه داده توزیعشده است که بین گرههای شبکه در یک شبکه همتا به همتا به اشتراک گذاشته میشود. اطلاعات مربوط به بلاکچین در قالب دیجیتال در بلوک ها ذخیره میشود. هر بلوک به بلوک قبل از خود پیوند داده شده است، بنابراین با توجه با ماهیت زنجیرهای بلوک ها، نام بلاکچین برای این فناوری انتخاب شده است. این ساختار در بلاکچین، دستکاری دادهها را غیرممکن میکند.
یکی از بزرگترین مزایای فناوری Blockchain این است که بهطور کامل نیاز به شخص ثالث را از بین میبرد؛ زیرا شرکتکنندگان شبکه میتوانند مستقیماً به صورت همتابههمتا ارتباط برقرار کنند. قراردادهای هوشمند، برنامههایی هستند که روی Blockchain ذخیره شده و با رعایت معیارهای خاصی اجرا میشوند. این امر بلاکچینها را بسیار قابل برنامهریزی میکند و کاربرد آنها را به فراتر از ذخیرهسازی دادهها گسترش میدهد.
لایهها در پروژههای بلاکچین (Blockchain) به چه معنا هستند؟
لایه 1 و لایه 2 دو اصطلاحی هستند که بسیار مورد استفاده قرار میگیرند و معنای دوگانهای دارند. وقتی اصطلاح لایه 1 را میشنویم میتوانیم برداشتهای زیر را داشته باشیم:
- یک بلاکچین پایه لایه 1 میتواند پروژهای مانند بیت کوین، اتریوم، سولانا، کاردانو و بسیاری دیگر باشد.
- یا میتواند یک راهحل مقیاسپذیری لایه 1 باشد.
در حالت اول، این لایه، پایهای است که میتوان لایههای دیگر را بر روی آن ساخت. برای مثال، اتریوم یک پروژه لایه ۱ است که زیرساخت اصلی را فراهم کرده و امنیت شرکتکنندگان را تضمین مینماید. یک راهحل مقیاسبندی لایه 1، نشاندهنده تغییراتی است که مستقیماً در لایه پایه ایجاد میشود. این نوع پروژهها به منظور بهبود مقیاسپذیری، تمرکززدایی یا امنیت شبکه ایجاد میشوند. بهعنوان مثال، افزایش اندازه بلوکها میتواند منجر به پردازش تراکنشهای بیشتری شود. سایر روشهای مقیاسبندی لایه 1، شامل شاردینگ، تغییر مکانیسم اجماع و موارد دیگر است.
مشکل مقیاسبندی لایه 1 این است که پیادهسازی آن دشوار است و لزوماً تمامی شرکتکنندگان شبکه با آن موافق نیستند و در بعضی پروژهها این تفاوت نظرها منجر به هارد فورک Blockchain شده است. اتریوم بدون شک بزرگترین Blockchain با قابلیت پیادهسازی قرارداد هوشمند است. این Blockchain کاربران بسیاری دارد و از مشکلاتی رنج میبرد که نمیتوان مستقیماً در زنجیره اصلی به آنها پرداخت. اینجاست که پروژههای لایه 2 مطرح میشوند. لایه ۲ با هدف بهبود بلاکچینهای لایه 1 ایجاد شده است و مانند تعریف لایه 1، لایه 2 نیز معنایی دوگانه دارد.
- از واژه لایه ۲ برای توصیف یک بلاکچین ساخته شده بر روی لایه پایه (لایه 1) استفاده میشود.
- از سوی دیگر، لایه 2 میتواند به یک راهحل مقیاسبندی اشاره کند که محاسبات را از زنجیره اصلی به یک زنجیره ثانویه میبرد.
بلاکچینهای لایه 2 میتوانند مقیاسپذیری و عملکرد جدیدی را برای لایه 1 موجود، فراهم کنند. بهترین مثال در اینجا اتریوم است.
اگر تابهحال از شبکه اتریوم استفاده کرده باشید، احتمالاً میدانید بعضی مواقع که ازدحام و ترافیک شبکه بالاست، کامزد تراکنشها میتواند هزینه زیادی داشته باشد. رایجترین راه برای کاهش کارمزد و افزایش سرعت، استفاده از راهحلهای مقیاسبندی لایه 2 است. راهحلهای مقیاسبندی لایه 2 با انتقال محاسبات به زنجیره ثانویه، باری را از زنجیره اصلی برمیدارند. این امر باعث میشود که تراکنشها بسیار سریعتر و ارزانتر از زنجیره اصلی انجام شوند و امکان ایجاد برنامههای غیرمتمرکز نیز فراهم میگردد. درحالحاضر، راهحلهای متعددی برای مقیاسبندی لایه 2 برای شبکه اتریوم مانند Arbitrum ،Polygon ،StarkWare ،Optimism و بسیاری دیگر ایجاد شده است.
مفهوم بلاکچین (Blockchain) لایه 0 چیست؟
هدف راهحلهای مقیاسبندی لایه 1 و لایه 2، بهبود مقیاسپذیری بلاکچینهای لایه 1 و افزودن قابلیتهای جدید است. قابلیت همکاری در بلاکچینها مفهومی است که بسیاری از ما در آینده نزدیک برای بلاکچینها انتظار داریم که محقق شود، اما درحالحاضر پروژههای زیادی در راستای تحقق این امر، فعال نیستند. بلاکچینهای لایه 0 سعی میکنند مشکل را قبل از اینکه به وجود بیاید حل کنند. برای درک این موضوع بهتر است مثال زیر را در نظر بگیریم؛
یک ساختمان که شرکتها در آن قرار دارند را متصور شوید؛ اگر شرکتها، پروژههای بلاکچینی لایه ۲ باشند که در ساختمان (لایه ۱) ساکن هستند، میتوان به بلاکچینهای لایه 0 بهعنوان زمینی که آن ساختمان(ها) روی آن ساخته شدهاند اشاره کرد. بهعبارتی، پروژههای لایه 0 بهعنوان بستری هستند که امکان ایجاد پروژههای لایه ۱ و لایه ۲ در آن فراهم شده و همچنین این پروژهها با توجه به پروتکل بستر لایه 0 میتوانند با یکدیگر همکاری داشته باشند.
شاید Polkadot معروفترین نمونه از Blockchain لایه 0 باشد. این اکوسیستم از بلاکچینهای لایه 1 مختلفی پشتیبانی میکند که میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مشکل را با همکاری هم حل نمایند. در لایه 0 مشکل مقیاسپذیری نیز بهراحتی حل میشود زیرا بار کاری از یک Blockchain، بر روی لایههای دیگر پخش میشود.
تعریف لایههای بلاکچین (Blockchain)
لایههای بلاکچین (Blockchain) نقش مهمی در اکوسیستم ارزهای دیجیتال دارند. لایه 0 زیرساخت سختافزاری را فراهم میکند، لایه 1 پروتکلهای را برای تراکنشهای ایمن نگهداری مینمایند، لایه 2 راهحلهای مقیاسبندی را برای تراکنشهای سریعتر و ارزانتر ارائه میدهد و لایه 3 میزبان برنامههایی مانند پلتفرمهای DeFi و NFT است که موارد استفاده نوآورانه را در فضای کریپتو امکانپذیر میکند. در ادامه، جایگاه هریک از لایهها با جزئیات بیشتری در فضای Blockchain تعریف خواهد شد.
بلاکچین لایه صفر (لایه سختافزار) چیست؟
در هسته Blockchain، لایه زیرساخت سختافزاری قرار دارد. این لایه شامل شبکهای از رایانهها است که به قدرت محاسباتی و امنیت شبکه Blockchain کمک میکند. این رایانهها که بهعنوان گرهها شناخته میشوند، تراکنشها را رمزگشایی میکنند و نقشی حیاتی در فرآیند اعتبارسنجی دارند. لایه 0 عناصر اساسی لازم برای عملکرد شبکهها را فراهم میکند.
بلاکچین لایه 1 (لایه داده) چیست؟
لایه داده جزئیات تراکنش را در یک Blockchain ذخیره کرده و همچنین تراکنشها را روی بلوکها که واحدهای اساسی یک Blockchain هستند، ثبت مینماید. هر بلوک حاوی اطلاعاتی مانند ارز دیجیتال ارسال شده، کلید عمومی گیرنده و کلید خصوصی فرستنده است. بلوکها به بلوکهای قبلی و بعدی متصل میشوند و یک زنجیره غیرقابل تغییر از تراکنشها ایجاد میکنند. بلاکچینهای لایه 1، مانند بیت کوین و اتریوم، در این لایه عمل میکنند و جنبههای عملکردی شبکه Blockchain را حفظ میکنند. این لایهها بهعنوان لایه پیادهسازی یا لایه پایه عمل کرده و پروتکلهای آنها بر عملکرد لایههای بعدی تأثیر میگذارد.
بلاکچین لایه 2 (لایه شبکه) چیست؟
لایه 2 به ارتباط بین گرهها در یک شبکه Blockchain میپردازد. ازآنجاییکه شبکههای بلاکچین، سیستمهای باز هستند، هر گره باید از تراکنشهایی که توسط گرههای دیگر تأیید میشود آگاه باشد؛ لایه شبکه این ارتباط را تسهیل میکند و به گرهها اجازه میدهد تا اطلاعات تراکنش را به اشتراک بگذارند و تأیید کنند. لایه 2 بهعنوان یک راهحل مقیاسپذیر عمل میکند و بر محدودیتهای لایه 1 از نظر توان عملیاتی تراکنش غلبه میکند. این لایهها اغلب راهحلهای شخص ثالث را برای افزایش مقیاسپذیری و بهبود کارآیی کلی شبکه یکپارچه میکنند. مثالهای معروف لایه 2 شامل Lightning Network برای بیت کوین و Polygon برای اتریوم میباشد.
بلاکچین لایه 3 (لایه اجماع) چیست؟
لایه اجماع نقش مهمی در اعتبارسنجی بلوکهای درون یک زنجیره بلوکی ایفا میکند. این لایه تضمین میکند که تراکنشها بدون تکرار یا دستکاری، تأیید شده و به زنجیره اضافه شوند. مکانیسمهای اجماع، مانند اثبات کار (PoW) و اثبات سهام (PoS)، در لایه 3 پیادهسازی میشوند. در مکانیسم اثبات کار، اعتباردهندهها یا همان ماینرها برای حل پازلهای پیچیده ریاضی با هم رقابت میکنند که اولین ماینر برای حل کردن پازل، حق اضافه کردن یک بلوک را به دست میآورد.
از طرف دیگر، مکانیسم اثبات سهام بهطور تصادفی اعتبارسنجیها را براساس سهمی که در شبکه دارند انتخاب میکند. لایه 3، همچنین بهعنوان لایه برنامه نیز شناخته میشود که میزبان برنامههای غیرمتمرکز (dApps) و پروتکلهایی است که برنامههای کاربردی مختلف کاربری را در اکوسیستم کریپتو فعال میکند.
سخن آخر در خصوص لایههای بلاکچین
فناوری بلاکچین در دهه گذشته به سرعت در حال پیشرفت بوده و همواره راهحلهایی برای رفع برخی از چالشهای فضای رمزارزها توسط پروژههای مختلف ارائه میشود. چند سال پیش تصور اینکه یک بلاکچین بهطور همزمان به تمرکززدایی، مقیاسپذیری و امنیت دست یابد، امری دشوار بود. به لطف بلاکچینهای لایه 0 و راهحلهای مقیاسبندی لایه 2، این امر در حال محقق شدن است.
لینک راهنمای راههای ارتباطی آریومکس
راههای ارتباطی آریومکستمامی تحلیلها، مقالات و اطلاعات ارائه شده در وبسایت آریومکس صرفاً با هدف آموزش و اطلاعرسانی تهیه شدهاند و نباید به عنوان سیگنال خرید، فروش یا توصیه سرمایهگذاری تلقی شوند. بازار ارزهای دیجیتال دارای نوسانات بالا و ریسکهای قابل توجهی است و ممکن است باعث از دست رفتن بخشی یا تمام سرمایه شما شود. آریومکس هیچگونه مسئولیتی در قبال تصمیمات سرمایهگذاری کاربران و زیانهای احتمالی ناشی از آنها ندارد. پیش از هرگونه سرمایهگذاری یا معامله، ضروری است تحقیقات شخصی دقیق انجام داده و در صورت نیاز، با مشاوران مالی متخصص مشورت کنید. استفاده از محتوای وبسایت آریومکس به معنای پذیرش مسئولیت کامل کاربر در قبال تصمیمات مالی و نتایج آنها است.